آیه 60 سوره احزاب
<<59 | آیه 60 سوره احزاب | 61>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
البته (بعد از این) اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (و ناپاکی) است و هم آنها که در مدینه (بر ضد اسلام) تبلیغات سوء میکنند (و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان میسازند) دست (از این زشتی و بدکاری) نکشند ما هم تو را بر (قتال) آنها بر انگیزیم (و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم) که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.
اگر منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] است و آنانکه در مدینه شایعه های دروغ و دلهره آور پخش می کنند [از رفتار زشتشان] باز نایستند، تو را بر ضد آنان بر میانگیزیم [که یا تبعیدشان کنی یا با آنان بجنگی]، آن گاه در این شهر جز اندکی [که خالص و پاک هستند] در کنار تو نخواهند ماند.
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعهافكنان در مدينه، [از كارشان] باز نايستند، تو را سخت بر آنان مسلط مىكنيم تا جز [مدتى] اندك در همسايگى تو نپايند.
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى است و آنها كه در مدينه شايعه مىپراكنند از كار خود باز نايستند، تو را بر آنها مسلط مىگردانيم تا از آن پس جز اندكى با تو در شهر همسايه نباشند.
اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مرجفون: رجف. لرزيدن و لرزاندن. مرجف كسى را گويند كه در جامعه ايجاد رعب و وحشت نمايد، مراد از آن در آيه همين است.
- نغرينك: غرو: چسبيدن. اغراء: برانگيختن و وادار كردن با ترغيب «لنغرينك» حتما تو را بر عليه آنان بر مىانگيزيم.
نزول
از عادات زشت منافقین که در مدینه بودند، این بود که در اوقاتى که جنگى پیش مى آمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و مؤمنین را مضطرب و هراسان ساخته و مى گفتند: مؤمنین در این جنگها یا کشته شده و یا اسیر خواهند گشت. مسلمین از این تبلیغات سوء منافقین در غم و اندوه فراوان فرورفته و شکایت نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بردند. خداوند این آیه را نازل فرمود و آنان را تهدید نمود که اگر به این گونه تبلیغات ادامه دهند آنها را از مدینه بیرون کنند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا «60»
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و آنان كه در مدينه شايعه پراكنى مىكنند (از كارشان) دست بر ندارند، حتماً تو را بر ضّد آنان مىشورانيم، آنگاه جز مدّت كوتاهى نمىتوانند در كنار تو در اين شهر بمانند.
نکته ها
«مرجفون» از «ارجاف»، به كسانى گفته مىشود كه با شايعهسازى، در جامعهى اسلامى دلهره ايجاد مىكنند. كسانى كه به جبهه نمىرفتند، امّا در شهر شايعه مىكردند كه مسلمانان شكست خوردند و كفّار پيروز شدند يا پيامبر اسلام شهيد شد، آنان با اين اقدام زشت سبب
جلد 7 - صفحه 401
نگرانى مردم مىشدند.
«لَنُغْرِيَنَّكَ» از «اغراء» به معناى چسباندن و كنايه از تسلّط همه جانبه است.
اين آيه را اگر در ادامه آيه قبل ببينيم، مراد آن است كه منافقان و بيماردلان مدينه مزاحم زنان مؤمن بودند كه خداوند در آيه قبل به زنان دستور پوشش كامل داد و در اين آيه به اين بيماردلان هشدار مىدهد و ممكن است اين آيه مستقل باشد، و مراد اين باشد كه با توطئهگرانى كه با جنگ سرد و شايعهسازى، ايجاد دلهره مىكنند برخورد كرده و آنها را قلع و قمع نماييد.
با آن كه تندترين تهديدها در اين آيه آمده و جامعهى اسلامى همواره بزرگترين ضربهها را از شايعه سازان خورده است، امّا متأسفانه در كتب فقهى كمتر به اين موضوع توجّه شده و حتّى يكى از مجتهدان كه سالها قاضى بود مىگفت: من 54 كتاب فقهى را گشتم و تحت عنوان «ارجاف» بابى را نيافتم.
جملهى آخر اين آيه لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ ... را دو گونه مىتوان معنا كرد:
الف: چنان تو را بر آنان مىشورانيم كه همگى قلع و قمع شوند و جز مدّت كمى نتوانند در كنار تو بمانند.
ب: چنان آنان را تار و مار مىكنيم كه جز تعداد كمى از آنان در مجاورت تو باقى نمانند.
پیام ها
1- قبل از برخورد با متخلّفان، اتمام حجّت كنيد. لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ ... لَنُغْرِيَنَّكَ
2- سعهى صدر حدّ و اندازه دارد. «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ» هميشه تساهل و تسامح جوابگو نيست.
3- بيمار دلان در كنار منافقانند. «الْمُنافِقُونَ- الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»
4- قيام مسلمانان، بر اساس انتقام يا هوس نيست، بلكه با اراده و فرمان خداست.
«لَنُغْرِيَنَّكَ»
5- امّت وفادار بايد در رهبر ذوب شود و يكى شوند. «لَنُغْرِيَنَّكَ» به جاى «لنغرينكم»
جلد 7 - صفحه 402
6- اوّل كسىكه بايد در برابر به مخاطره اندازان امنيّت جامعه قيام كند، رهبر اسلامى است. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ»
7- اسلام چنان به امنيّت جامعه اهميّت مىدهد كه فرمانِ اخراج كسانى را كه در ميان مردم دلهره و ناامنى ايجاد مىكنند، صادر نموده است. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ»
8- دشمنان را بايد از شورش و اقدام انقلابى مسلمانان ترساند. «لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60)
بعد از آن در وعيد اهل نفاق مىفرمايد:
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ: اگر هر آينه باز نايستند منافقان از نفاق و از عداوت پيغمبر، وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ: و اگر برنگردند آنانكه در دلهاى ايشان مرض است از قصد زنا و ميل فواحش و اذيت مؤمنان و غير آن از معاصى، وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ: و اگر ترك نكنند مخبران اراجيف، يعنى آنانكه خبرهاى بد انتشار دهند در مدينه از لشكرهاى اسلام كه به جهاد رفتهاند و گويند ايشان مغلوب و مقتول شدهاند و بدان جهت سستى در قلوب مؤمنان وارد و غمگين مىگردند. لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ: هر آينه برگماريم، يعنى امر كنيم تو را به قتال ايشان و جلاى آنها از اوطان به آن چيزى كه مضطرب سازد ايشان را به طلب جلاى وطن و غير آن از افعالى كه غمگين سازد ايشان را. ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا: پس مجاورت و همسايگى نكنند تو را در مدينه مگر زمانى اندك، يا مجاورتى اندك چه در اندك وقتى مستأصل گردند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57) وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً (58) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (59) لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60) مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (61)
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)
ترجمه
همانا آنها كه آزار ميكنند خدا و پيغمبرش را دور ميگرداند آنها را خدا از رحمت خود در دنيا و آخرت و آماده كرده برايشان عذابى خوار كننده
و آنها كه آزار ميكنند مردان با ايمان و زنان با ايمان را بغير آنچه كسب كردند پس بتحقيق متحمّل شدند نسبت دروغ و گناهى آشكار را
اى پيغمبر بگو بزنانت و دخترانت و زنان گروندگان نزديك كنند بر خودشان از چادرهاشان اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند پس آزار نشوند و بوده است خدا آمرزنده مهربان
هر آينه اگر باز نايستند منافقان و آنها كه در دلهاشان بيمارى است و منتشر كنندگان اخبار دروغ وحشت انگيز در مدينه هر آينه بر انگيزانيم تو را بسوى آنها پس مجاورت نميكنند تو را در آن مگر اندكى
با آنكه دورشدگان از رحمتند هر كجا يافته شوند گرفته ميشوند و كشته ميشوند كشته شدنى سخت
بود اين طريقه خداوند در باره آنانكه گذشتند از پيش و هرگز نمىيابى براى طريقه خدا تغييرى.
تفسير
خداوند متعال بعد از حكم بوجوب درود و ثنا و دعاء بر پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و انقياد و اطاعت احكام او نهى فرموده است از آزار و ايذاء او باين بيان كه كسانى كه اذيّت ميكنند خدا و پيغمبر او را چون اذيّت پيغمبر خدا اذيّت خدا است بزبان درازى و تجاوز از حدّ و مقام و مخالفت و عناد و كفر و الحاد خداوند آنها را از رحمت خود دور ميفرمايد در دنيا و آخرت و آماده فرموده است براى آنان عذاب اليم خوار كنندهئى قمّى ره فرموده نازل شده در حقّ كسانيكه غصب نمودند حقّ امير المؤمنين عليه السّلام را و گرفتند حقّ فاطمه عليها سلام را و اذيّت نمودند او را با آنكه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كسيكه اذيّت كند فاطمه را در حيات من مانند كسى است كه اذيّت كند او را بعد از موت من و كسيكه اذيّت كند او را بعد از موت من مانند كسى است كه اذيّت كند او را در حيات من و كسيكه اذيّت كند او را مرا اذيّت كرده و كسيكه مرا
جلد 4 صفحه 340
اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و اينمعناى قول خدا الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ است و در شفاء الصدور بعد از اثبات آنكه اوّلى و دوّمى اذيّت نمودند حضرت زهرا عليها سلام را و اثبات اين حديث شريف از طرق معتبره اهل سنّت فرموده بقياس شكل اوّل كه بديهى است نتيجه دادنش ثابت ميشود استحقاق اوّلى و دوّمى براى لعن باين آيه شريفه و در تهذيب از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه يكشب پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نماز عشا را تأخير انداخت عمر آمد در خانه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را كوبيد و گفت يا رسول اللّه زنها و بچهها خوابيدند آنحضرت بيرون آمد و فرمود شما حق نداريد مرا اذيّت كنيد و بمن امر نمائيد بر شما است كه گوش دهيد و اطاعت كنيد و نيز نهى فرموده از ايذاء و آزار اهل ايمان باين تقريب كه كسانيكه آزار ميكنند مردان مؤمن و زنان مؤمنه را بدون جهتى كه مستحقّ آن شوند از معاصى پس بتحقيق بدوش كشيدند اگر تهمت و افترا زده باشند بآنها و دروغ گفته باشند از قولشان بهتان را كه دروغ بزرگ بهت آور است و اگر غير از اين باشد از ساير آزارهاى زبانى و غير زبانى بگردن گرفتند گناه آشكارى را و در هر حال مرتكب گناه آشكارى شدند چون قبح تهمت و افترا و بهتان واضح و گناهش آشكار است و قمّى ره فرموده مراد امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهما السلامند ولى جارى است در تمام مردم و ظاهرا مقصود بيان اكمل افراد مؤمنين و اظهر اشخاص مؤمنات باشد و اتمّ انواع اذيت و آزار كه منافقان نسبت بآن دو وجود مبارك روا دانستند و بجا آوردند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون روز قيامت شود منادى ندا كند كجايند اذيّت كنندگان اولياء من پس بر ميخيزند قوميكه گوشت در صورتهاشان نيست و گفته ميشود اينانند كه اذيّت مينمودند اهل ايمانرا و قيام ميكردند بعداوت و عناد در برابر ايشان و بمشقّت مىانداختند آنانرا در دينشان پس امر ميشود كه بجهنم برند آنها را و در خصال از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مردم دو صنفند مؤمن و جاهل پس اذيّت مكن مؤمن را و جهالت منما بر جاهل تا مانند او باشى و قمّى ره در شأن نزول آيه سوّم فرمود كه زنها براى نماز مغرب و عشاء و صبح كه بمسجد ميآمدند مبتلا بتعرّض و آزار جوانهائى كه در سر راه آنها مىنشستند ميشدند پس اين آيه نازل شد و مفادش آنستكه اى پيغمبر بگو بزنانت
جلد 4 صفحه 341
و دخترانت و زنان اهل ايمان كه نزديك كنند و بپوشانند بر خود ساترى از قبيل چادرهاشان كه تمام بدن و سر و صورت آنها را بپوشاند اين نزديكتر است بآنكه شناخته شوند بنجابت و عفّت پس آزار كرده نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است لذا بىچادرى سابقشان را مىبخشد و اين احكام را كه موجب حفظ عفّت و نجابت و موافق با عزّت و جلالت آنان است فرموده و در واقع آيه حجاب اين است نه آيه سابق اين سوره كه در آداب خانه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بود و نه آيه غضّ در سوره نور كه دلالتش بر ستر وجه و كفّين واضح نبود و دلالت اين آيه بحمد اللّه تعالى واضح و آشكار است و قمّى ره در شأن نزول آيه چهارم فرموده كه نازل شد در باره قومى از منافقين كه اخبار دروغ وحشت آورى راجع به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله شهرت ميدادند وقتى كه آنحضرت ببعضى از جنگها تشريف ميبرد از قبيل آنكه كشته شد و اسير شد و مسلمانان غمگين ميشدند و شكايت به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلم مينمودند تا اين آيه نازل شد و آنحضرت تهديد باخراجشان از مدينه فرمود و مفادش آنستكه اگر منافقين و كسانيكه در دلهاشان مرض شكّ است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ با آنها و خراجشان پس درنگ نخواهند نمود در جوار تو مگر زمان كمى كه فاصله بين فرمان جنگ و كشته شدن يا فرار نمودن باشد و دور شدگانند از رحمت حق و در صورت فرار مسلمانان هر جا آنها را بيابند خواهند كشت بذلّت و خوارى و بوده است اين طريقه و دستور الهى در امم ماضيه كه ميكشتند منافقين و شكّاكين و سعى كنندگان در متزلزل نمودن اهل ايمان بانبياء عليهم السلام را و در طريقه الهيّه تغيير و تبديلى روى نميدهد چون كسى در مقابل اراده او عرض اندامى ندارد و اراجيف مأخوذ از رجفه بمعناى زلزله است و در اخبار بىاصل كه موجب تشويش است استعمال ميشود و ارجاف مردم بامرى اضطراب آنها است بآن و اغراء خواندن شخصى است بگرفتن چيزى و تحريص او بآن.
جلد 4 صفحه 342
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ وَ المُرجِفُونَ فِي المَدِينَةِ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاّ قَلِيلاً (60)
و هر آينه اگر منتهي نشدند منافقين و كساني که در قلوب آنها مرض هست و اراجيف و مزخرف گويان در مدينه هر آينه
جلد 14 - صفحه 528
تو را برميگماريم بر آنها و مسلط ميكنيم تو را بر آنها پس باقي نميماند در خدمت و هم جواري تو در مدينه مگر قليلي.
از اينکه آيه استفاده ميشود که اكثر اينها که اظهار ايمان كردند يا از منافقين هستند چنانچه ميفرمايد وَ مِمَّن حَولَكُم مِنَ الأَعرابِ مُنافِقُونَ وَ مِن أَهلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَي النِّفاقِ لا تَعلَمُهُم، نَحنُ نَعلَمُهُم سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَينِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلي عَذابٍ عَظِيمٍ (توبه آيه 101) يا از كساني که في قلوبهم مرض هستند که ميفرمايد وَ مِنَ النّاسِ مَن يَقُولُ آمَنّا بِاللّهِ وَ بِاليَومِ الآخِرِ وَ ما هُم بِمُؤمِنِينَ يُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخدَعُونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَ ما يَشعُرُونَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ، فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ (بقره آيه 8 و 9 و 10) يا مرجفون هستند كساني که قلوب المؤمنين را ميلرزانند و مضطرب ميكنند و ميترسانند که لشكر كفر مسلط شدند و مسلمين، مجاهدين كشته و اسير شدند و از همين باب است اراجيف و دروغهايي که باعث خوف ديگران ميشود که از ماده رجفه بمعني زلزله است و مرجف كسي را گويند که قلب ديگران را بلرزاند لذا ميفرمايد:
لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقُونَ اگر دست از نفاق خود و كارشكني بين مسلمين بر نداشتند و ساكت ننشستند و نفاق خود را ظاهر كردند.
وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ در مجلد اول صفحه 363 و 364 امراض قلبي را بيان كرديم از اخلاق رذيله مثل حسد كبر عجب عناد عصبيت و غير اينها که ما در مجلد سيم كلم الطيب در كتاب عمل الصالح قريب هفتاد مرض براي قلب که عبارت از روح انساني است بيان كردهايم چشم عقل كور ميشود زبان عقل لال ميشود گوش عقل كر ميشود صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ و هكذا.
وَ المُرجِفُونَ فِي المَدِينَةِ که شرحش بيان شد اگر اينکه سه طائفه دست از كار شكني خود برنداشتند.
لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم تو را بر آنها مسلط ميكنيم آنها را از مدينه و اطراف تو خارج ميكنيم
جلد 14 - صفحه 529
چنانچه ميفرمايد يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَ المُنافِقِينَ وَ اغلُظ عَلَيهِم وَ مَأواهُم جَهَنَّمُ وَ بِئسَ المَصِيرُ (توبه آيه 73).
ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها همجوار تو نميشوند در مدينه.
إِلّا قَلِيلًا مؤمنين خالص و اينها بسيار كمند ولي اگر منتهي شدند و كارشكني نكردند پرده روي كارهاي آنها ميگذاريم و عذاب آنها را در آن عالم به اشد عذاب في الدرك الاسفل من النار مقرر ميكنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 60)
شأن نزول:
گروهی از منافقین در مدینه بودند و انواع شایعات را پیرامون پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به هنگامی که به بعضی از غزوات میرفت در میان مردم منتشر میساختند، گاه میگفتند: پیامبر کشته شده، و گاه میگفتند: اسیر شده، مسلمانانی که توانایی جنگ را نداشتند و در مدینه مانده بودند سخت ناراحت میشدند، شکایت نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند.
آیه نازل شد و سخت این شایعه پراکنان را تهدید کرد.
تفسیر:
به دنبال دستوری که در آیه پیش به زنان با ایمان داده شد به بعد دیگر این مسأله یعنی فعالیتهای موذیانه اراذل و اوباش پرداخته، میگوید: «اگر منافقان و کسانی که در قلبشان بیماری است و نیز کسانی که اخبار دروغ در مدینه پخش میکنند دست از کارشان بر ندارند ما تو را بر ضد آنان میشورانیم (و با یک حمله عمومی تو را بر آنها مسلّط خواهیم ساخت) سپس جز مدت کوتاهی نمیتوانند در
ج3، ص632
کنار تو در این شهر بمانند»! (لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلَّا قَلِیلًا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.